یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۹:۳۸
کد خبر: 14871

كلیات لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها با قید شروطی در جلسه كمیسیون بهداشت و درمان مجلس تصویب شد.

به‌طور مثال یكی از شرایط این است كه یارانه‌ها مستقیم پرداخت نشود، بلكه پرداخت یارانه‌ها مشروط به بعضی رفتارهای اجتماعی شود و شرط دیگر مطروحه از سوی كمیسیون بهداشت و درمان این بود كه 20‌درصد از 60‌درصد بودجه‌ حاصله ناشی از صرفه‌جویی در هدفمند كردن یارانه‌ها در حوزه‌ سلامت پرداخت شود.

صرف‌نظر از شرط دوم، شرط نخست این لایحه جای تامل دارد؛ چرا كه هدفمند كردن یارانه‌ها با نقدی كردن آن فرق دارد.

در هدفمند كردن، ما باید گروه‌های هدف آسیب پذیر را شناسایی كنیم و برای آنها سبد كالایی تعریف كنیم و در اختیارشان بگذاریم.

حال سؤال اینجاست كه از كجا مطمئن شویم كه یارانه مستقیم، حتما برای تغذیه، بهداشت و بهبود استانداردهای اساسی و زندگی استفاده می‌شود و صرف مسائل و چالش‌های زندگی نمی‌شود؟

در تمام دنیا، روش سامانه اطلاعاتی یا همان «نقشه آسیب پذیری كشور» با اطلاعات و ابزار موجود در كشورشان یك سامانه زنگ خطر ایجاد می‌كند كه هشدار می‌دهد به محض اینكه منطقه‌ای به لحاظ تغذیه‌ای دچار مشكل شد، مداخلات لازم و ضروری برای مهار آن انجام ‌شود.

آمارها نشان می‌دهد تنها 20‌درصد مردم كشورمان از تغذیه مطلوب برخوردارند و به این ترتیب، ساده‌ترین نتیجه‌ای كه می‌توان گرفت این است كه توزیع یارانه‌ها در حوزه مواد غذایی صحیح نیست. از سوی دیگر، نگاهی به آمار‌های سوء تغذیه در ایران نشانگر این است كه 30‌درصد از كودكان ایرانی دچار فقر تغذیه‌ای از نوع پروتئین و انرژی هستند و در 11‌درصد آنها این سوء‌تغذیه متوسط تا شدید است.

همچنان‌كه 13 تا 53‌‌درصد از دختران و زنان، 12تا 30‌درصد از كودكان و 8‌درصد از مردان دچار كم خونی ناشی از سوء تغذیه هستند، 10‌درصد كودكان زیر خط وزن ایده آل و 16‌درصد زیر خط قد طبیعی هستند؛

و بالاخره اینكه در مجموع، فقط 20‌درصد از مردم از لحاظ میزان و نوع تغذیه (پروتئین و انرژی) در حد مناسب هستند.از آنجا كه هدفمندسازی یارانه‌ها مهم‌ترین ركن طرح تحول اقتصادی است، ناكارآمدی در پرداخت آن جدا  از اینكه بار هزینه‌ای سنگین بر دوش دولت‌ها گذاشته، عامل بی‌عدالتی در كشور می‌شود.

باید توجه داشت گرچه دهك‌های مختلف درآمدی به‌طور یكسان از یارانه كالاهای اساسی استفاده نمی‌كنند، اما نفس بهره‌بری دهك‌های پایین درآمدی از این كالاها برای دولت با اهمیت است.

در شرایط یك اقتصاد مصرف‌زده، پرداخت نقدی یارانه صرف كالاهای غیرضرور یا پركردن خلأهای هزینه‌ای خانوار می‌شود و به‌طور قطع مصرف كالاهای اساسی كاهش می‌یابد و این موضوع می‌تواند از منظر به خطر انداختن سلامت جامعه قابل توجه باشد.

كشوری كه زیرساخت‌ها و نهادهای لازم برای جذب منابع جدیدتر را ندارد با تزریق نقدینگی دچار شوك اقتصادی و اجتماعی می‌شود. هر خانواده یا فردی می‌تواند دچار این بیماری شود.

اساسا گفته می‌شود كه افزایش ثروت یك خانوار در شرایطی كه برای كسب این درآمد كاری صورت نگرفته است و از قبل نیز برنامه‌ای برای هزینه كردن آن وجود ندارد، می‌تواند منشأ بیماری در خانواده باشد.

الگوی مصرف باید بر مبنای الگوی درآمدی یك خانوار تعریف شود. همواره تغییرات در الگوی مصرفی پس از تغییرات الگوی درآمدی و با یك  مرحله  اختلاف منطقی صورت می‌گیرد.

با این مختصر اگر الگوی مصرفی یك خانوار بیش از الگوی درآمدی تغییر كند می‌تواند یك تهدید به حساب آید. بنابراین پرهیز از شتاب زدگی و اطلاع رسانی كارا و اجرای تدریجی در اجرای طرح توصیه می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha